در سالهایِ اخیر شاهدِ پدیدهای عجیب در شیوهیِ نگارش و رسمالخطِّ فارسی توسطِ برخی از نویسندگان و شعرا هستیم که همواره برایِ این کمترین امری بسیار شگفتانگیز و پدیدهای درخورِ توجه بوده و آن هم استفاده از حرفِ “ن” به جای تنوینِ ” اً ” در انتهایِ کلماتست: مثلن به جایِ مثلاً، مختصرن به جایِ مختصراً و… از جمله نمونههایِ فراوانیست که اکثراً (و نه اکثرن) توسطِ عدهای از نویسندگان به کارگرفته میشود که عموماً با زبانِ عربی و آمیختگیِ آن با قندِ پارسی دَر گَریبانند و میخواهند یکسره، سَره بنویسند. بنابراین امروز تصمیم گرفتم تا نظرِ استاد داریوشِ آشوری را در اینباره نقل کنم. ایشان در یادداشتی به این پدیدهی مهم در زبان فارسی پرداخته و نقطه نظراتِ خویش را برایِ علاقهمندان و صاحبنظران شرح دادهاند. این شما و این هم نظرِ استاد داریوشِ آشوری.
دسته: روزنوشتها / گفتارها
این بخش شاملِ نوشتههایِ روزانه و پراکندهام طیِ ده سالِ گذشته است.
چند اشاره به چالش ترجمه
این روزها که مشغولِ ترجمهیِ چند اثرِ ادبی و غیرِِ ادبی هستم، دائماََ به حدودِ اختیاراتم در تغییر و بازنویسیِ متن در زبانِ مقصد فکر میکنم. این مسئله چنان ذهنم را درگیر کرده که تصمیم گرفتم دوباره نگاهی به مقالاتِ استاد منوچهرِِ انور دربارهیِ کیفیت و نحوهیِ ترجمه یک اثرِِ ادبی به زبانِ فارسی بیاندازم. ضمنِ یکی از همین مقالات که با عنوانِ «چند اشاره به چالشِ ترجمه» در برگردانِ فارسیِ نمایشنامهیِ «عروسکخانه»یِ هنریک ایبسن آمده، به مطالبی دربارهیِ لفظِ قلم و زبانِ گفتار برخوردم که برایم بسیار جالب آمدند. گفتم شاید بد نباشد تا با شما هم به اشتراک بگذارمشان تا بخوانید و لذت ببرید.
منبعی ارزشمند برایِ تسهیلِ کارِ مترجمانِ ادبی
در این یادداشت سعی کردم با معرفیِ منبعی ارزشمند در حوزهیِ ترجمهیِ آثارِ ادبی، به نحوهیِ مقابله با یکی از جدیترین موانع پیشرویِ مترجمان، یعنی دامِ «جادویِ معنایِ اول» بپردازم. لذا به همهیِ علاقهمندان به مقولهیِ ترجمه (بالآخص گونهیِ ادبیاش) پیشنهاد میکنم این یادداشتِ کوتاه را به دقت بخوانند.